چکیده
ایجاد سازمانهای کارا در ارایهی خدمات و پاسخگویی به مطالبات شهروندان بهگونهای سریع، آسان و مناسب طی چند سال اخیر در اغلب کشورهای جهان مورد توجه کارگزاران بخش عمومی قرار گرفته است. درک اهمیت، کاربرد و نقشی که فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند در بهبود نظام پاسخگویی بخش عمومی ایفا نماید، سیاستگذاران جوامع مختلف را برآن داشته است، تا با در دستور کار قرار دادن، وضع خطمشیهای مرتبط با آن و بسترهای نهادی و اجرایی، این فناوری را در بخش دولتی کاربردی نمایند. این مقاله نیز یکی از مسایل اساسی و چالش برانگیز کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات را در ایجاد نظام پاسخگویی بخش دولتی را در قالب موضوع پژوهشی گفته شده، مطرح نموده و مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. مهمترین هدف مقاله شناسایی موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصله دیجیتالی، قانونی، امنیت اطلاعات، و مدیریت تغییر بهعنوان مهمترین موانع بهکارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات است، تا به این ترتیب بستر لازم در جهت بهبود نظام پاسخگویی به ذینفعان فراهم شود. در این راستا پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش و نیز انجام مصاحبههای اکتشافی با خبرگان امر، با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی به شناسایی مؤلفهها و متغیرهای اصلی پژوهش پرداخته و با انتخاب اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، فرضیههای پژوهش را در شرکتهای دولتی صنایع معدنی ایران مورد سنجش قرار دادهاند. بر اساس یافتههای پژوهش، مؤلفههای موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصلهی دیجیتالی و قانونی، بیشترین مانع، و موانع امنیت اطلاعات و مدیریت تغییر، به عنوان کمترین مانع در بهکارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخگویی شرکتهای دولتی صنایع معدنی ایران ایجاد کردهاند.
نویسندگان: علی اکبر فرهنگی, حسین حسینزاده, علی صالحی
منبع: نشریه مدیریت فناوری اطلاعات
بررسی موانع به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخ گویی به ذی نفعان (مطالعه ی موردی: شرکتهای دولتی صنایع معدنی ایران)
۱۳۹۴-۰۷-۰۵مدیریت فناوری اطلاعات۰
امنیت اطلاعات پاسخگویی زیرساختار فاصله دیجیتالی فناوری اطلاعات و ارتباطات قانونی مدیریت تغییر موانع اجتماعی
مطلب قبلیارایه مدلی برای تبیین عوامل موثر بر فرآیند انطباق کاربران با سیستمهای اطلاعاتی: پژوهشی پیرامون شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران
مطلب بعدیارائه مدل مفهومی برای تبیین اثر ریسکهای یکپارچه بر عملکرد شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات