Search
۱۴۰۳-۰۹-۱۳
  • :
  • :

چگونه مفهوم کار در نسل‌های آینده تغییر خواهد کرد؟

چگونه مفهوم کار در نسل‌های آینده تغییر خواهد کرد؟

این روزها جوانان دوست ندارند به سبک پدر و مادرانشان کار کنند. نگاه متفاوت آنها به مقوله کار چه تاثیراتی بر کسب‌وکارها خواهد گذاشت؟ بدون شک، اقتصاد مستقل یا گیگی به سرعت در حال گسترش است. تحقیقات در این راستا نشان می‌دهد که ۳۴ درصد کل نیروی کار ایالات متحده را کارکنان مستقل تشکیل می‌دهند و هرچند درباره‌ این اعداد و ارقام اختلاف نظر وجود دارد، اما برخی معتقدند که اگر این روند ادامه یابد تا سال ۲۰۴۰، اقتصاد فعلی آمریکا به کلی دگرگون خواهد شد. اما اینکه این تحولات، چگونه مفهوم کار در نسل‌های آینده را تغییر خواهد داد به راحتی قابل پیش‌بینی نیست، شاید به این علت که نمی‌دانیم کارکنان مستقل چه جایگاهی در شرکت‌های بزرگ و کوچک در سراسر جهان خواهند داشت. با این وجود، این روزها به لطف ظهور کارهای موقتی و مستقل، اقتصاد را «اقتصاد سیال» می‌نامند. اما چرا سیال؟ اقتصاد سیال چه معنایی دارد؟

منظر جهانی

تعداد کارکنان مستقل هر روز رو به افزایش است. این اتفاق منحصر به ایالات متحده نیست. موسسه تحقیقاتی Approved Index که در لندن واقع شده، طی تحقیقاتی توانسته به نرخ کارآفرینی کشورها دست پیدا کند. نرخ کارآفرینی، در واقع محاسبه درصد افرادی است که صاحب یک کسب‌وکار هستند یا کسب‌وکاری را با فرد دیگری شریکند. نتایج این تحقیقات حیرت‌انگیز است: در جدول کارآفرینان جهان، اوگاندا صدرنشین است.

اوگاندا که ۲۸ درصد جمعیت نیروی کار آن در گروه «کارکنان آزاد» قرار دارند، در صدر این جدول است. این برای کشوری مثل اوگاندا که اخیرا تحولاتی سیاسی را پشت سر گذاشته، یک موفقیت چشمگیر است. در رتبه دوم جدول، ویتنام قرار دارد، کشوری با پیشینه فشارهای اقتصادی-اجتماعی گسترده. این کشور که تا سال ۲۰۱۳ جزو فقیرترین کشورهای جهان محسوب می‌شد، در سال ۲۰۱۳ موفق شد به گروه ملت‌های با «درآمد متوسط» ارتقا یابد. مطالعات موسسه Approved Index گویای آن است که ۳/ ۱۳ درصد جمعیت ویتنام دارای شغل آزاد هستند که باعث شده این کشور در جدول کارآفرینی، رتبه پنجم را به خود اختصاص دهد. چین در رتبه یازدهم این جدول است. اما چرا مشاغل آزاد در حال گسترش‌اند؟ دلایل مختلفی وجود دارد اما قطعی‌ترین دلیل، تغییر گرایشات مردم است: تکنولوژی باعث شده تا نحوه برقراری ارتباطات و تعاملات ما با یکدیگر و با دنیای پیرامونمان متحول شود. اما صرف‌نظر از موقعیت جغرافیایی افراد، آنچه هنوز میان همه ما مشترک است میل به بقا و موفقیت است. همزمان که تکنولوژی، بیش از پیش در گوشه و کنار جهان نفوذ می‌کند، تمایلات ما نیز پیچیده‌تر می‌شود. امروزه افراد نه تنها به دنبال کار هستند، بلکه ترجیح می‌دهند روی نحوه کار کردن خود نیز تسلط بیشتری داشته باشند.

ارزش کسب‌وکارهای کوچک

کارکنان مستقل، زمان خود را براساس تعداد مشتریان تقسیم‌بندی و هزینه‌های انجام کار را بین آنها تقسیم می‌کنند. آنها یک حوزه تخصصی را دنبال کرده و روی همان تمرکز می‌کنند. بنابراین مشتریان می‌دانند که با یک متخصص سروکار دارند، نه کسی که دارای معلومات عمومی در زمینه‌های مختلف است یا خدمات گسترده ارائه می‌کند (به چنین کسی در اصطلاح Solution Provider می‌گویند). شرکت خدماتی «پی دبلیو سی» (PwC) در گزارش اخیر خود مدعی شده است که «تحولات اقتصادی اخیر، در حال تقسیم مجدد قدرت، ثروت، رقابت و فرصت‌ها در سراسر جهان است و انتظارات سازمان‌ها و اشتیاق افرادی که دوست دارند برای آنها کار کنند، باعث شده تا دنیای کار به سه بخش کاملا مجزا تقسیم شود»:

۱. بخش «آبی»: دنیای سرمایه‌داری شرکتی

۲. بخش «سبز»: دنیای مسوولیت اجتماعی

۳. بخش «نارنجی»: دنیای تخصصی شدن و شبکه‌های مشارکتی کوچک

گاه ممکن است علایق و دغدغه‌های این سه بخش با یکدیگر همسو نباشد. کارکنان مستقل یا گیگی، عمدتا در گروه سوم قرار دارند و حضور آنها در منطقه نارنجی، برای دو گروه دیگر پیامدهایی را به دنبال دارد. اقتصاد گیگی چگونه ساختار کسب‌وکارها، از کوچک، متوسط و بزرگ را تغییر خواهد داد؟

استارت‌آپ‌ها: کارآفرینان باید به این درک برسند که خودشان به‌تنهایی نمی‌توانند از عهده همه کارها بر بیایند. اگر کارآفرینان، یک کارمند مستقل را برای انجام یک وظیفه خاص استخدام کنند، با صرف کمترین هزینه ممکن، بهترین نتیجه را خواهند گرفت.

بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط (SMEs): این بنگاه‌ها طی دهه گذشته از نظر مالی در شرایط نابسامانی قرار داشته‌اند. محیط این کسب‌وکارها به اندازه استارت‌آپ‌ها پویا نیست و در مقایسه با شرکت‌های بزرگ، امکان پیشرفت شغلی در آنها کمتر است. همین امر موجب شده که این شرکت‌ها در رقابت برای جذب نیروی کار توانمند، چندان موفق نباشند. اما حالا که اقتصاد گیگی یا همان بخش نارنجی دنیای کسب‌وکار در حال گسترش است، می‌توان امیدوار بود که این روند تغییر کند و این شرکت‌ها بتوانند با استعدادترین نیروها را از میان انبوهی از متخصصان اقتصاد گیگی، گزینش و استخدام کنند.

شرکت‌های بزرگ: سازمان‌های بزرگ هم می‌توانند از وجود اقتصاد گیگی بهره‌مند شوند اما این مستلزم آن است که در نحوه مدیریت گردش‌های کاری خود (workflows) تغییر ایجاد کنند. به لطف اقتصاد گیگی، حالا شرکت‌های بزرگ می‌توانند برای پروژه‌های آزمایشی و مبتکرانه، از متخصصان با استعداد کمک بگیرند، بدون آنکه مجبور شوند روابط خود را با شرکای اصلی خود قطع کنند.

خوشه‌های استعداد چیستند؟

حقیقتی که درباره تمام صاحبان کسب‌وکارها، از بزرگ و کوچک صدق می‌کند این است که کارفرمایان، دیگر مثل گذشته بر بازار کار تسلط ندارند. همزمان با رواج یافتن کارهای موقتی یا گیگی، تک تک افراد نیز به سهم خود در عرصه کار تغییرات چشمگیر ایجاد می‌کنند. حقوق ثابت ماهانه وسوسه‌کننده است اما نه مثل سابق.یکی از بهترین راه‌ها برای بقا و پیشرفت در این بستر جدید اقتصادی این است که شرکت‌ها سطوح و سلسله‌ مراتبی‌های قطعی و تغییرناپذیر خود را با «خوشه‌های استعداد» جایگزین کنند (یعنی کارکنان را بر اساس استعدادهایشان سطح‌بندی کنند، نه بر اساس جایگاه شغلی). محققان PwC معتقدند که طبقه‌بندی خوشه‌ای کارکنان هم انعطاف‌پذیرتر است، هم سهل‌گیرانه‌تر و هم موثرتر.

مترجم:‌ مریم مرادخانی
منبع:‌ دنیای اقتصاد




پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *