چکیده:
در این مقاله، بر مفهوم «روششناسی» و تفاوت آن با «روش» تأکید میشود و در چارچوب این تفاوتگذاری، لایههای دخیل در پژوهشِ استفهامی مشخص میگردد. هدف آن است که با مشخصکردنِ این لایهها، زمینۀ کاربردِ منطقِ استفهامی در تحلیلِ نظامهای ردهبندی دانش، بهعنوان بدیلی برای منطق استقرائی و قیاسی که نوعاً منطق اغلبِ پژوهشها در این حوزه هستند، ارائه شود. روش: تحلیل مفهومی. یافتهها: منطق استفهامی به دنبالِ تبیینِ واقعیتِ مستقل از کنشگرانِ اجتماعی نیست، بلکه قصد فهمِ نحوۀ برساختِ پدیدارهای اجتماعیِ این کنشگران را دارد. این مواجهۀ تفسیرانگارانه و برساختانگارانه کمک میکند ردهبندی دانش را بهعنوان یک برساخت اجتماعی تحلیل کنیم. چنین تحلیلی نشان میدهد که نظامهای ردهبندی، نظامهای عینیِ مطلقِ استعلایافته از زمان و مکان نیستند، بلکه نظامهایی هستند که شرایطِ فرهنگی و اجتماعیِ حاکم بر تولیدشان، آنها را مقید و مشروط میسازد. هر نظامِ ردهبندیِ دانش، محدود به حدودِ هستیشناختی و معرفتشناختی خاص خودش است و باید ردهبندیهای «دیگر»، مبتنی بر حدود هستیشناختی و معرفتشناختیِ «دیگر» را نیز بهرسمیت شناخت و برایشان حق حیات قائل شد.
اصالت/ارزش: از طریق معرفی لایههای روششناختی منطق استفهامی، راههای بدیل و جدیدی را برای بررسی و تحلیل نظامهای ردهبندی دانش، بهعنوان سازههایی تفسیری و معنایی، پیش پای متخصصان و حرفهمندان کتابداری و اطلاعرسانی میگذارد.
نویسندگان: محمد خندان ، غلامرضا فدایی ، محمدرضا وصفی
جهت دریافت فایل pdf کامل مقاله اینجا کلیک فرمائید.
منبع: پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات